Text & Translation |
Hello Mr. Engineer, how are you doing?
What do you want in
my house, Simā?...
Why don't you get out of my hair?
Whatever you say, Mr. Engineer, out of sight, out of
mind. Ever since Engineer Khākpur was released, I've
been forgotten, you know?
Look, you haven't told Tarāne anything, have you?
No, no, Mr. Engineer, don't worry yourself...I completely
understand how much trouble it is....Really, I don't to
impose on you.
Don't think I'm afraid of my wife, I'm not such a dumb
pear that you thought.
Otherwise, if I thought your wife could take care of my
little job, I'd trouble her.
So nice of you.
I'm really sorry, you know, she's really treating me well
here. |
سلام آقای مهندس، احوال شما؟
تو خونه من چی میخوای سیما؟...
چرا دست از سرم بر نمیداری؟
اختیار دارید آقای مهندس، از دل برود هر آنکه از دیده برفت.
از وقتی مهندس خاکپور مرخص شدن، ما فراموش شدیم دیگه؟
میگم چیزی که به ترانه نگفتی، گفتی؟
نه خیر آقای مهندس، خودتونو ناراحت نکنید...
من وضعیت شما رو میفهمم...
اصلاً نمیخوام مزاحمتون بشم.
فکر نکن من از زنم میترسم، انقدام (این
قدرها هم) که خیال کردی ببو و گلابی
نیستم.
والا اگه بدونم خانومتون کارمو میتونه را
(راه)
بندازه (بیاندازد) مزاحم ایشون میشم.
خواهش می کنم.
میبخشیدا آخه ایشون خیلی به من لطف دارن. |