The Way to PAR 204 |
|
VIDEO
|
|
|
|
1 |
We're now at twenty-first street, in front of the
fountain
statue |
الآن ما در خیابون بیست و یکّم هستیم رو به
روی مجسمهٔ فوتین |
2 |
Usually here, umm, they have running water... a display of
water here, a nice fountain but today I don't know |
اههه، معمولاً اینجا اههه، آب جاری بود، آبمنا،
آبشار قشنگی بود ولی امروز نمیدونم |
3 |
We're taking a look around, we see a church, an old church,
umm, and umm, we're facing downtown Austin, the capital of
the state of Texas and this here is the Congress building
which is visible from here |
یه نگاهی به اطراف میاندازیم، چرچ رو
میبینیم، کلیسهٔ قدیمی، اههه و اههه ما الان رو به
دونتونِ آستین هستیم، مرکز ایالتِ تگزاس و اینم ساختمان
کونگرسی که از اینجا پیداه |
4 |
When you take a glance, you see only one tall building,
taller than the others |
و یه نگاهی که میکنیم فقط یه ساختمان بلند
میبینین، یکی از ساختمان بلنده |
5 |
Today, our mission is this that we go to Parlin Hall, room
204. OK, we pass by the edge of the pool in which
there is a little water and umm, take a umm, look, we see
here there is an electric lamp pole |
امروز مأموریتمون اینه که بریم به ساختمون
پارلین، اتاق دویست و چهار. خب، از کنار این حوضی که کمی آب
توش هست میگذریم و اههه نگاه اههه میکنیم میبینیم
اینجا یه دونه تیر چراغ برق هستش |
6 |
Oh! What is that there? Ah, it's one of the trademarks of
the university. I don't know who has taken it up there
and stuck it. It's a small trademark/sign/logo/symbol. |
اوه! اون چیه اونجا؟ اه، یه دونه آرم دانشگاهه.
من نمیدونم کی اونو برد بالا و چسپونده. یه آرم دانشگاه
کوچک هستش |
7 |
It's a sunny day, in vacations, practically no one is in the
university. We see the flower bed which very nicely has been
made into sections. Ah, umm, ah, there are very small
plants in it, I don't know, some tiny plants also are there,
and this walkway too which is ah, empty of passers-by on
foot. This is two series of steps, we pass the steps |
روز آفتابیه تو تعتیلات تقریباً هیچکس توی
دانشگاه نیست. این باغچه رو میبینیم که خیلی قشنگ،
کرتبندی شده. اههه بیههه، اههه علفهای خیلی کوتاهی
هم توش هستش، نمیدونم، یه گلهای ریزی هم هستش، و این
پیادهرو هم که خالی از اههه عابر پیاده است. دو سری
پله است، از پلهها رد میشیم |
8 |
These trees are very, there are very tall trees which ah,
have covered the whole way and created shade. These
lawns which always a number of students are sleeping,
studying, are empty. |
این درختها خیلی، درختهای خیلی بلند ایجا
هستش که اههه تمام راهو پوشونده و سایه درست کرده. این
چمنان که همیشه تعدادی از دانشجو خوابیدن، درس میخونن، خالیه. |
9 |
This is a building, this is "Raily...Raily [sic] Hall.
Ah, here too there is no one. There is another statue
here. These statues are mostly the statues of those
who ah, have donated money for the building of the college,
for the building of the university. (not
quite) Ah, let's see, this one, his name is what, this
person (slave of God) who they've built his statue. I
don't know, Robert
something, must be something close to that |
این یه ساختمونه، این ساختمونِ رایلی هستش،
رایلی (کذا) هال. اههه اینجام کسی نیستش. یه مجسمه
دیگه اینجا هست. این مجسمهها بیشتر مجسمه کسایی که اههه
پول اعدا کردن برای ساخت دانشکده، برای ساخت دانشگاه.
اههه بذار ببینم، این اسمش جیه این اسم این بنده خدائی که
مجسمهاش ساختند. نمیدونم رابرت سام تینگ، که هم چیزی
باید باشه تقریباً |
10 |
ok, when we come out from this statue, we see a ah, one
person passing by, looking at us askance that "Why are you
taking this film from here?" Ah one person also is sitting
on the left on a bench |
خب، از این مجسمهای که بیاییم بیرون،
میبینیم که یههه یه نفر داره رد میشه، چپچپ ما رو نگاه
میکنه که چرا داری این فیلم میگیرین از اینجا؟ اههه یه نفر
هم سمت چپ نشسته روی نیمکت |
11 |
As for this, it's a building with a white appearance, ah,
the building called...I don't know, I think it must ah, be
Calhoun Hall, I'm not sure |
این هم یه ساختمونه با نمای سفید، اهه
ساختمونِ نمیدونم فکر کنم باید اههه ساختمون کالهون
باشه، مطمائن نیستم |
12 |
Here too it's empty of residents apparently in this part of
vacations, um, this is the sign of Calhoun Building we see |
اینجام خالی از سکنه هستش ظاهراً توی این فصل
تعطیلات، اهم، این تابلوی ساختمان کالهون رو میبینیم |
13 |
Ah a couple which is moving one person also one black
gentleman too is looked askance at us and passed and went |
اههه یه زوج هم که داره حرکت میکنه یه نفر
هم یه آقای سیاهی هم به ما چپ چپ نگاه کرد رد شد رفت |
14 |
These are rays of sun we see which have fallen through the
trees on the ground a very pretty view ahh, here is
another statue, in the end I on the shadow which has
fallen can't see its picture however much I zoom nothing is
clear, it's like it resembles a tombstone which has remained
here at least one hundred years |
اینا اشعهٔ خورشیدی میبینیم که از درختها
روی زمین افتاده خیلی نمای قشنگیه اههه اینجا مجسمهٔ
دیگه هستش منتها من از روی سایه که افتاده نمیتونم تصویرش رو
میبینیم هرچه هم زوم میکنم چیزی هم که معلوم نیست مثل به
سنگ قبره میمونه که حد اقل یک صد ساله اینجا مونده
|
15 |
We cast a glance around, ah, the next building I think must
be our building in question, a white truck also goes by, I
don't know at this time of morning a truck is doing what in
vacations |
یه نگاهی به اطراف میاندازیم. اههه
ساختمان بعدی فکر کنم ساختمان مورد نطره ما باشه، یه کامیون
سفید هم رد میشه، نمیدونم این موقع صبح یه کامیون چکار
میکنه توی تعطیلات |
16 |
Empty bench, on the top of the door of the building ah, um,
above on the placard / sign is written "Dept of Fine Arts"
and it's a pretty building, it has a nice appearance from
the outside, it's the building in question for us, Parlin
Hall, our class takes place here, we have to go to the
classroom...(not 204 but 206 the first day) |
نیمکت خالی سر در ساختمان اهه والا به
اههه بالا روی پلاکارد نوشته اهه دپارتمان هنرهای زیبا
و ساختمان قشنگی ...با نمای خیلی قشنگی
از بیرون این ساختمان مورد نظر ماه، ساختمان اههه پارلین،
کلاس ما اینجا تشکیل میده باید بریم اتاق ..... |
|
|