Manuscript Reading -- Dorr ol-Majāles 8 -- Flashcards

Directions: Click on "Next" and try to read the text. 10 items total.

نرسد مگر مگر بفرمان خداي عز و جل

آنگاه روي جانب زينب کرد و گفت من از مدينہ خرما خوب

آرينده‌ ام اي دختر تو مي خوري زينب

چند روز گرسنہ بود گفت آري ميخورم دست انداخت

سر امير المومنين حسين پيش نهاده گفت

بخور زينب بي‌بي سر پدر خود بشناخت و در گريہ شد

زين‌العابدين و بي‌بي زينب ہر دو گريستن گرفتند و

يزيد بدبخت بر دست چوبي گرفتہ بر لب

و دندان مبارک امام حسين ميزد و

غلامي نزديک يزيد ايستاده بود گفت اي يزيد چوب بر دندان