Angāsi -- Gereftan -- Persian to English -- Medium 8a

Directions: Click on Next.

تمام وسایل سفر توی ساکم براحتی جا گرفت.

All the equipment for the trip easily fit in my bag.

اعتراض مردم به تورم و گرانی بی‌سابقه در کشور بالا گرفت.

The outrage of people to inflation and unprecedented high-prices in the country soared up.

در حمایت از سیاست‌های ضد جنگ تظاهرات سراسر آمریکا را
فرا گرفت.

In support of anti-war policies, demonstrations spread all across America.

من نوازندگی پیانو را از ده سالگی نزد اساتید برجسته‌ٔ این ساز فرا گرفتم.

I learned piano-playing since age ten with the foremost masters of this instrument.

پلیس وقتی دزد فراری رو توی یک بن‌بست گیر انداخت اسلحه‌اش رو به سمت دزد نشانه گرفت و گفت: دستاتو بگیر بالا!

The police officer, when he had cornered the runaway thief in a dead-end, aimed his weapon towards the thief and said, “Hold your hands up!”

سر کلاس دستم رو بالا گرفتم تا از استاد سؤال بپرسم.

In class, I raised my hand so as to ask the teacher a question.

بچّه جون، با این سیم‌ها بازی نکن برق می‌گیرت کار دست ما می‌دی.

Child, don’t play with these wires, you’ll get electrocuted and then you’ll hand us a job/ put a fine problem on our hands.

از بودن با یک دوست خوب به اندازه خوندن یک کتاب خوب میشه چیز یاد گرفت.

One can learn from being with a good friend as much as from a good book.

خوب معلومه اگه آدم سر کلاس حواسش پرت باشه و تکلیفشم رو انجام نده آخر ترم نمی‌تونه نمره خوبی بگیره.

Well of course it is obvious that if one is not paying attention in class and does not do the homework at the end of the term one cannot get a good grade.

کارخانه با تلاش شبانه‌روزی کارگران و درایت و برنامه‌ریزی دقیق مدیریت آن پا گرفت

The factory, with the round-the-clock effort of the employees and wisdom and the precise planning of its management, became well established.

این راه را پیش نگیر.

Don’t pursue this path.

او راه هنرپیشگی را در پیش گرفت.

He/she took up acting.

دست پیش را بگیر تا پس نایفتی.

Gain the upper hand so you don’t fall behind.