Part 17 - Idioms: Persian to English

Directions: Click on Next.

رو به روی من

facing me

زورم می‌آمد

I was reluctant

روم نمی‌شد

I was too bashful

خودم را زدم به آن راه

I played dumb

اجازه بدین بره سرِ کلاس

permit him to go back to class

باید کتباً بنویسه که

he has to put it in writing that

صفحهٔ سفیدی

blank sheet of paper

قلمی از جیبم درآوردم

I took a pen out of my pocket

اینجانب

I, me, your humble servant

از درهم ریختنِ کلاس خودداری نمایم

I will abstain from disrupting the class

نسبت به معلّمین بی‌احترامی نکنم

I will not be disrespectful towards the teachers

اگر این چیزها را رعایت نکردم

if I don't observe these things

حالا زیرشو امضا کن

now sign the bottom of it, sign below

یک دایره کشیدم دورش

I drew a circle around it

ما این رو می‌گذاریم تو پرونده‌ات

we'll put this in your file

قیمه‌قیمه‌اش کنین

Turn him into mincemeat!

از میانِ بچّه‌ها رد می‌شد

she passed through the kids

رفت از درِ مدرسه بیرون

she went out through the gate