Part 15 - Idioms: English to Persian

Directions: Click on Next.

I saw the situation was critical

دیدم هوا پس است

I shot out of there like a bullet

مثلِ گلوله زدم به چاک

he was bestowing me with bad swear words

فحش‌های ناجور نثارم می‌کرد

the far end of the bazaar

تهِ بازار

I'm wandering around like this aimlessly

من همین جور علّاف

I remembered the coppersmith apprentice

یادِ شاگردِ مسگر افتادم

fine mess you got him into

عجب آشی براش پختم

there's a commotion in front of the store

دمِ دکان شلوغ و پلوغ است

gathered together back-to-back

دو پشته جمع شده‌اند

I craned my neck

کله کشیدم

she was shouting and screaming

جیغ و داد می‌کرد

she was cursing and swearing

بد و بیراه می‌گفت

you've led my child astray

بچّهٔ منو از راه به‌در کردی

your damned books

اون کتاب‌های کوفتیت

she didn't give anyone the opportunity to speak

به هیچ‌کس مجال نمی‌داد حرف بزند

she was about to hit

می‌خواست بزند

they prevented her, they stopped her

جلوش را گرفتند

you are the cause of

تو باعث و بانی شدی که

stop pretending

خودتو به اون راه نزن

I was too shy

روم نمی‌شد

he'd just figured out what the deal was

تازه حالی‌اش شد که قضیه از چه قرار است

he passed away

عمرشو داده به شما

he's vanished altogether

اصلاً غیبش زده

I got my resolve together

دل را یک‌دل کردم

Where the hell have you been? (Kerman dialect)

کدوم گورت بودی؟

we set out

راه افتادیم

the crowd watched us

جمعیّت نگاه‌مان می‌کرد

I begged forgiveness

عذرخواهی کردم