واژگانِ مترادف و تعریفِ لغاتِ مخصوص هفتهٔ هشتّم
Directions: Click on Next.
مجید | نام مذکر به معنی «عالی» یا «جلال» |
مغرور | سر بلند |
تا به حال / تا بحال | تا حالا |
متوجّه شدن | دیدن، فهمیدن |
گذاردن | گذاشتن، قرار دادن |
باهوش | زیرک، زرنگ، عاقل، دانشمند |
نامرتّب | بدون ترتیب، نامنظّم |
قلقلی شدن | پرواز کنان در هوا |
لانه | خانهٔ جانوران و پرندگان |
نوک | دهان پرنده |
پر کشیدن | پرواز کردن، پریدن |
برنده | پیروز شده |
مثلِ ماه | خیلی زیبا |
گوش دادن | گوش کردن |
پرواز کردن | پریدن، به برواز درآمدن |
دستکِش | پوششی برای دستها |
پیچیدن | غیر مستقیم رفتن؛ تابیدن؛ بستن |
ماندن | بودن، ایستادن، انتظار کشیدن؛ مانندِ چیزی یا کسی بودن |
پُست کردن | فرستادن |
نوشیدن | خوردن، خوردن آب، صرف کردن آب، سر کشیدن |
جوراب | پوششی برای پا که توی کفش میپوشند |
نادر | نام مذکر به معنی «بینظیر» |
چه کسی؟ | کی؟ کدام آدم؟ |
چه کسانی؟ | کیها؟ چه اشخاصی؟ کدام آدمها |
تغییر دادن | تبدیل کردن، عوض کردن |