واژگانِ مترادف و تعریفِ لغاتِ مخصوص هفتهٔ پنجّم (زان سو)
Directions: Click on Next.
مضطرب، بیقرار | ناراحت |
کارد | چاقو |
شکافتگی پوست، ضربه، آسیب،صدمه | زخم |
بیرون | خارج |
پایین، پائین | زیر |
از بالای | از روی |
دارای حالت تشنگی؛ نیازمند و خواهان خوردن آب | تشنه |
پیش از وقت مقرر؛ به سرعت، فوراً | زود |
با هم | با یکدیگر |
خوشمزه | لذیذ |
بیمار، ناخوش | مریض |
خوشحال، حاضر، خواهان | راضی |
کم، چند، برخی | بعضی |
تعبیر، شرح | توضیح |
جا، محیط، دور و بر، اطراف | فضا |
گُم، ناپیدا | غایب |
پیشِ، پهلوی | نزدِ |
دیدن، نگاه کردن، بررسی کردن | معاینه کردن |
حالت افزایش گرمای بدن؛ هیجان | تب |
بررسی پزشکی | معاینه |
جور، قسم، گونه | نوع |
نوعها | انواع |
حبّ دارو برای بیمارها | قُرص |
نوشیدنی | شربت |
سلامتی، تمیز بودن | بهداشت |
بهداشت | سلامتی |
فضاپیما، آنکه به سفر خارج از زمین میرود | فضانورد |
سفر به خارج از زمین | فضانوردی |
هست، پیدا میشود | وجود دارد |
بودن | وجود |
میوهٔ دراز و خمیده به رنگ زرد | موز |
تند پیمودن مسافتی، سریعتر از راه رفتن | دویدن |
تمرین، تمرین جسمانی | ورزش |
جایی که در آن ورزش میکنند | ورزشگاه |
روشن است، واضح است | معلوم است |
نام مذکر به معنی بلند | علی |
اصلاً نه! هرگز! | نه، به هیچ وجه! |
فایدهدار، فائدهدار | مفید |
نیرومند، پر زور | قوی |
ایستادگی در برابر هر چیز مثلاً بیماری | مقاومت |
برابر، روبروی، برخلافِ | در مقابلِ |
کسی که کسی دیگر را دوست دارد | عاشق |
بعضی اوقات | گاهی |
تازه، وانگهی، در ضِمْن | راستی |
بعد از وقت مقرر | دیر |
به سرعت، خیلی زود | با عجله |
مستقیم، مستقیماً | یک راست |
من فکر میکنم | به نظر من |
برای اظهار شکایت از درد یا ناراحتی یا برای بیان تعجب یا تأسف به کار میرود | وای |
بستر، تختی که روی آن میخوابند | تختِ خواب |
تغییر دادن | عوض کردن |
کسی که ورزش میکند | ورزشکار |
میانِ، وسطِ | بینِ |
راه رفتن | پیاده رفتن |
جا؛ میدان؛ کرهٔ زمین، دنیا | زمین |
درون، جایی که سقف دارد | سرپوشیده |
هم | نیز |
نوعی ورزش که دو ورزشکار سعی میکنند یکدیگر را به خاک بیاورد | کُشتی گرفتن |
شروع، آغاز | ابتدا، ابتداء |
تقریباً | حدودِ |
خیلی | بسیار |
بازی کنندهٔ فوتبال | فوتبالیست |
معلوم، مشهور | معروف |
زمین، کرهٔ زمین | دنیا |
جمع کردن | جمعآوری کردن |
کدام روزها؟ | چه روزهایی؟ چه روزهائی؟ |
چطور؟ چه جوری؟ | چگونه؟ |
لباسی که روی قسمت پائین بدن را از کمر تا پاها میپوشاند | شلوار |
لباسی که روی پیراهن میپوشند | کُت |
رنگ قهوه | قهوهای |
کاغذی کوچک برای پرداخت هزینهٔ پست که روی نامهها میچسبانند | تمبر |
کاربرد، استعمال | استفاده |
درست | مناسب |
جسم | بدن |
عددها، شمارهها | اعداد |
نشانهٔ اعداد | رقم |
کوتاه سخن | خلاصه |