واژگانِ مترادف و تعریفِ لغاتِ مخصوص هفتهٔ دوّم

Directions: Click on Next.

اُلگو

نمونه

احمدی

نام فامیل به معنی «خیلی ستایش شده»

هواپیما

وسیلهٔ نقلیه شامل بدنه، دُم و بال که در آسمان پرواز می‌کند

مُسافِرت

سفر

خودنویس

قلمی که جوهر در مخزن آن می‌ریزند و بدون زدن در دوات با آن می‌نویسند

خودکار

اُتوماتیک
قلمی که درون آن با ماده‌ای رنگی پُر شده است و نیازی به استفاده از دوات ندارد

عَینک

وسیله‌ای که برای کمک به بینائی روی بینی قرار می‌گیرد

قاشُق

ابزاری دسته‌دار که سر آن یک سطح دایره‌ای‌شکل است که برای خوردن به کار می‌رود

چنگال

وسیله‌ای دسته‌دار که سر آن چند میله است که برای فروکردن در قطعاتِ غذا و برداشتن آنها استفاده می‌کنند

دوچرخه

وسیلهٔ نقلیهٔ بدون موتور و دارای دو چرخ و یک فرمان و زین که با فشار پاها بر دو رکاب حرکت می‌کند

اکبری

نام فامیل به معنی «اکبر» یا «خیلی بزرگ»

مژگان

نام موَنَث به معنیِ «مژه‌ها»

دیکته

مطلبی که کسی بگوید یا از روی نوشته بخوانَد و دیگری به‌ویژه دانش‌آموز بنویسد
اِملا

ریشه

یکی از اندام‌های گیاهی که معمولاً زیرزمینی است
اصل و منشأ و بُن
صورت قدیمیِ واژه

حال

وضعیَت، حالت، چگونگی، کیفیَت
اکنون، حالا، زمان حاضر

گذشته

ویژگی وقت پیش از حال
آنچه در زمان پیش از حال بوده است
زمان گذشته، ماضی

صحبت

گفتن و شنیدن مطلبی، گفتگو، مکالمه، محاوره

رادیو

دستگاه گیرندهٔ امواج صوتی

گَردِش

رفتن به جائی برای هواخوری یا تفریح یا تماشا

خرید کردن

خریدن
در برابر پرداخت پول یا دادن کالائی، کالائی را از آنِ خود کردن

کارگر

آن‌که در یک کارخانه یا کارگاه کار بدنی می‌کند و در قبال آن مزد می‌گیرد، کارکننده، عامل

صدا

آنچه شنیده می‌شود

مدیر

آن‌که سرپرستی کاری را بر عهده دارد، اداره کننده، گرداننده

افعال

فعل‌ها

فِعْل

عمل، کار
کلمه‌ای که بر کردن کاری در زمان معیّنی دلالت می‌کند

جنگل

سرزمینی پوشیده از درخت

استفاده

استعمال، کاربُرد

کامل

تمام، انجام شده

پاسخ

جواب

دبیر

معلّم دبیرستان
منشی، مُحاسب

کُره

سیاره
شبه‌جزیره‌ای است در مشرق آسیا
کُرهٔ شمالی یا کُرهٔ جنوبی

غذا

خوراک، خوردنی

غار

حفره‌ای که معمولاً در کوه‌ها که به طور طبیعی به وسیلهٔ آب‌های زیر زمینی پدید می‌آید

غاز

پرنده‌ای شناگر بزرگ‌تر از اُردک و کوچک‌تر از قو، دارای پاهای پره‌دار شبیهِ اردک و قو

غم

رنج روحی ناشی از ناامیدی

غمگین

اندوهگین، غم‌زده

باغبان

آن‌که کاشت و پرورش گل‌ها و درختان و محافظت از آنها را بر عهده دارد

کَلاغ

هریک از انواع پرندگانی با منقار نسبتاً بلند و قوی، و پاها و بال‌های نیرومند که می‌توانند تا مسافت‌های دور پرواز کنند و معمولاً پروبال آنها سیاه است

مُرغ

پرنده، ماکیان

شُلوغ

پُر سر و صدا، پُر جمعیت یا پُر ازدحام، درهم و بی‌نظم و ترتیب

رسم

روش، عادت

خط، خطّ

الفبا، خوش‌نویسی، نشانه‌ای باریک و بلند بر روی یک سطح

مغازه

دُکان، فروش‌گاه

شُغْل

کار

شُغال

جانور پستان‌داری گوشت‌خوار از خانوادهٔ سگ که شبیهِ گُرْگ است

جُغْد

پرنده‌ای شب‌پرواز و گوشت‌خوار، دارای صورت پهن، چشم‌های متوجه به جلو، و منقار خمیده، بوف

نغمه

آواز، سرود، ترانه

تیغ

وسیله‌ای با لبهٔ فلزیِ تیز و بُرنده، خار

جیغ

صدا یا فریاد نازُک و بلند